کدوم خواستن ، کدوم جون ، کدوم عشق
شاید خیلی از این حرفا دروغه
تا وقتی با همیم از عشق می گیم
نباشیم قولمون حتی دروغه
از این عشقایی که زنجیر میشه
هوس هایی که دامن گیر میشه
میترسم چون دلم بی اعتماده
به احساسی که بی تاثیر میشه
نه اینکه عاشقی حال خوشی نیس
نه اینکه زندگی بی عشق میشه
فقط کاش بین این حسای مبهم
بفهمم آخرش چی عشق میشه ؟!
مث حرفی که نگاهی نمیگفته و میگفته
اتفاقیه که که گاهی نمیفته و میفته
حس یخ زدن تو آتیش حال سوختن تو سرما
تو بیداری یه خیاله یه حقیقته تو رویا
تو فکر عشق نیستیم و پیداش میشه
ولی وقتی که باید باشه میره
به حال و روز ما کاری نداره
همیشه یا براش زوده یا دیره ...
شاعر : افشین یداللهی